چرا که تیم مدیریتی او برای انتخاب کابینه، کمکم ارتباطش را با نمایندگان کم میکرد و نامهایی که گاهی (گمانه وزارتشان) بر سر زبان میآمد، بیرنگتر میشد؛ تا سرانجام که دانش جعفری، متکی و موسوی به دولت رفتند.
مجلس همان ابتدا سنگهایش را واکند و در اقدامی بیسابقه، به چهار وزیر احمدینژاد رأی اعتماد نداد. (و در فواصل بعدی این رأی عدم اعتماد را دو بار دیگر برای وزیر نفت تکرار کرد)؛ فرض بر آن بود که این اتفاق، ماحصل گسست ارتباطی میان نمایندگان منتقد و دولت بود، اما روند حوادث نشان داد که اگرچه این دلیل موثر بوده، ولی نکات دیگری را هم باید در تحلیل روابط میان دولت نهم و مجلس هفتم، مد نظر داشت.
حمایت بخشی از نمایندگان جریان اصولگرا در مجلس، که دارای سابقه بیشتر حضور در پارلمان بوده و به طیفهای سنتیتر اصولگرایان نزدیک بوده و هستند، از اکثر وزرای کابینه، نقطه اتکای اصلی احمدینژاد در مجلس بهشمار میرفته و میرود؛ تا آنجا که بارها در هیاهوی طرح سؤالی و یا جمع شدن امضا برای استیضاحی، مانور این گروه متنفذ نمایندگان، آرایش سیاسی مجلس را تغییر داده است.
علاوه بر آن، از دست رفتن یکدستی میان منتقدان او، که به مرور زمان یا ترجیح دادند، سکوت کنند و یا گرفتار مجادلات بیپایان شدند، عاملی دیگر بود؛ سکوتهایی که عمدتاً به اشارتی بود و عنایتی برای حمایت از دولت و کاستن از آتش گسستن وحدت.
هرچند که در طول ماههای اخیر، خط سیر سفرهای وزرا، از کابینه به پارلمان، به مرور دارای تفاوتهایی شده است، تفاوتهایی که معنایش را در برخی رأی دادن و ندادنها میتوان بهوضوح دریافت: مجلس از استیضاح وزیر آموزش و پرورش صرف نظر کرد، به استیضاح وزیر جهاد کشاورزی رأی نداد، با پیشنهاد دولت درباره بودجه بنزین (تا حد زیادی) همراهی کرد، در عزل وزرای رفاه و تعاون، چندان چون و چرایی به میان نیاورد و به هر دو گزینه پیشنهادی رییس جمهوری رأی اعتماد داد.
در مقابل دولت هم هر دو وزیر تازهاش را از میان نمایندگان برگزید و با ایجاد تغییر در ساختار سازمان مدیریت، راه نمایندگان را برای اجرای برنامههایشان در استانها هموار کرد.اینها گویی نشانههای خوشبینانهای برای پیشبینی یک تعامل جاری است، این حرفها را هم باید شنید: دو نماینده مشهور مجلس (توکلی و سبحانی) در ۱۵ روز گذشته، دو نطق مهم و البته ملایم، در انتقاد از دولت بر زبان آوردند، فریاد انتقاد نمایندگان از برخی برنامههای سریع دولت (مثلاً درباره تغییر ساعات یا ساختار سازمان مدیریت) بسیار بلند شده است، مجلس کوشیده در مواقعی خاص با تدبیر ارایه طرح دولت را مامور انجام نظرش کند (نظیر طرح ادغام دو انتخابات شوراها و خبرگان) و... اینها همه یک سوی ترازو و موج جدیدی که در همین ماهها در راه خواهد بود است، آن سو؛ دولت باید لایحه بودجه سال ۸۶ را ارایه کند و از هماکنون میتوان روزهای پرحرارت بحث مجلس درباره بودجه را حدس زد (سال پیش هم این موضوع به یک مسأله مبدل شد).
گویی هر دو طرف میدانند که چه میدانی بهزودی مقابلشان گسترده خواهد شد و از همین رو، حرفهایشان را پیدا و پنهان میزنند تا ردپای استدلالشان را بر جای گذاشته باشند.